ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
جواب:
آیات بسیاری وجود دارد که در آن فعل مفرد و لفظ «اَنَا – من» به کار رفته است که در بحث به برخی از آنها اشاره خواهد شد. دقت شود: اولاً لفظ «ما» در همه زبانها و ادبیاتها، ضمن اشاره به خود، بیانگر نوعی بزرگی یا حکومت نیز میباشد. لذا پادشاهان و فراعنه نیز به خود «ما» میگفتند و میگویند. ثانیاً، سیاق کلام خدا و آیات قرآن کریم چنین است که هر کجا موضوع به «عالم امر» مربوط باشد، لفظ «من» به کار میرود و هر کجا موضوع به «عالم خلق» مربوط گردد، لفظ ما به کار میرود. به عنوان مثال جهت روشنتر شدن موضوع: اگر شما پولی را به چند واسطه برای کسی فرستادید، صحیح است بگویید که «من» این پول را برای تو فرستادم و نیز صحیح است بگویید: ما که این پول را به تو رساندیم. در این لفظ «ما» هم مشخص است که پول توسط شما فرستاده شده و هم معین است که واسطههایی در کار بوده است. لذا وقتی میفرماید: «اِنّا ارسلناک – ما تو را ارسال کردیم» - «اِنّا انزلناه – ما آن را به تو نازل کردیم» - «اِنّا اعطیناک – ما به تو اعطا کردیم» و ...، مشخص است که واسطههایی در کار بوده است، مثل ملک وحی، ملک رزق و ... . اما اگر سخن به ذات حق تعال جل جلاله برگردد، یعنی او از خودش سخن بگوید، لفظ «من» به کار رفته است. مانند: «نَبِّئْ عِبادی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحیمُ» (الحجر، 49) ترجمه: بندگان مرا خبر ده که بدرستى من از آمرزگار مهربانم. (دقت شود که دو بار لفظ من به کار رفته است) «یُنَزِّلُ الْمَلائِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ» (النحل،2) ترجمه: فرشتگان را که حامل وحى از فرمان اوست به هر کس از بندگان خویش بخواهد نازل مىکند که (مردم را) انذار کنید (و بگوئید که) خدایى جز من نیست پس، از من بترسید. «إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً» (طه، 12) ترجمه: من خود پروردگار توام کفشهاى خود را بیرون آر که تو در سرزمین مقدس طوى هستى. «وَ أَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِما یُوحى» (طه، 13) ترجمه: و من تو را برگزیدهام به آنچه بر تو وحى مىکنم گوش فرا دار. «إِنَّنی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری (طه، 14) ترجمه: من خداى یکتایم، معبودى جز من نیست، عبادت من کن و براى یاد کردن من نماز به پا کن. دقت شود که در آیات فوق که پشت سرهم قرار دارد، چند بار لفظ «من» یا «انّنی – به درستی که من» یا «یوحی – وحی من» یا «فاعبدنی – پس من را عبادت کنید» یا «لذکری – برای یاد من» به کار رفته است. «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ» (الأنبیاء، 92) ترجمه: این است آئین شما، آئینى واحد و من پروردگار شمایم پس تنها مرا بپرستید. «ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَ ما أَنَا بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ» (ق، 29) ترجمه: نزد من هیچ سخنى تبدیل نمىپذیرند و من نسبت به بندگان، ستمکار نیستم (و این عذاب مولود عمل خود آنان است). پس معلوم شد که لفظ «من» در کلام الله بسیار به کار رفته است و غالباً در جایی است که خداوند کریم راجع به خود سخن میفرماید. البته آن چه بیان شد، همه در خصوص به کار بردن ضمایر «من و ما» است، و گرنه هر کجا به جای ضمیر به صورت مستقیم «اسم» به کار رفته و یا ضمیر «او» به کار رفته است، افعال همه مفرد میباشد. مانند: «هو السمیع – او شنواست» - «ان الله یغفروا – همانان خداوند میبخشد» - «ان الله یرزق – همانا خداوند رزق میدهد» وhttp://www.shobahate-shia.blogfa.com/post-228.aspx ... .