آیا حضرت عباس(علیه السلام) همسر و فرزند داشته است؟

پاسخ :

 همسر و فرزندان حضرت عباس علیه السلام

حضرت ابوالفضل العباس(ع)، با لبابه دختر عبیدالله بن عباس، پسر عموی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، ازدواج نمود. لبابه، از بانوان بزرگ زمان خویش بود و در فضایی آکنده از نور و قرآن و مالامال از عطر روح نواز محبت به خاندان وحی، دیده به جهان گشوده و در سایه سار «قرآن و عترت» تربیت یافته بود. مادر لبابه، ام حکیم جویری دختر خالد بس قرظ کنانی است.

تاریخ ازدواج چندان مشخص نیست اما از سن فرزندان حضرت عباس(ع) می توان حدس زد که ازدواج او بین سال های 40 تا 45 هجری صورت گرفته و اینکه سن او هنگام ازدواج بیست سال بوده است. ثمره این پیوند فرزندانی به نام های عبیدالله، فضل، حسن، قاسم ویک دختر بود. اما بین تاریخ نگاران د رتعداد آنها اختلاف نظر وجود دارد.

برخی، حضرت عباس(ع) را صاحب دو فرزند به نام های عبیدالله و فضل دانسته اند و برخی دیگرعبیدالله، حسن و قاسمو برخی نیز عبیدالله و محمد را فرزندان او بر شمرده اند.

پس از شهادت حضرت عباس(ع) و فرزندان او در کربلا، لبابه به عقد زید بن الحسن(ع) «فرزند امام مجتبی(ع)»در آمد و از او صاحب دختری به نام نفیسه گردید. برخی دیگر نوشته اند: او از زید، فرزند پسری به دنیا آورد و نام او را حسن گذاشت. بنابراین،‌ «حسن» پسر حضرت عباس(ع) نبوده بلکه نوه حضرت می باشدکه از روی اشتباه در ردیف فرزندان او ذکر شده است.

شهادت فرزندان حضرت عباس علیه السلام در کربلا

برخی منابع، از شهادت فرزندان حضرت در کر بلا سخن به میان آوردند اما در نام آنها گوناگونی وجود دارد. نوشته اند: هنگامی که حضرت عباس(ع) از روی اسب خود بر زمین افتاد و در درگیری با دشمن به شهادت رسید، امام حسین(ع) خود را به او رسانید و وقتی که حالت او را مشاهده نمودند، فریاد برآورد: ((واغوثاه بِکّ یا الله، وّاقِلَه نا صِراه : فریاد ، به تو پناه می برم ای خدا ! وای ازکمی یاران !)) در این لحظه، محمد و قاسم صدای امام را شنیدند، نزد ایشان رفته ودر پاسخ امام، فریاد زدند: «لّّّّبّیکّ یّا مّولانا، نّحنُ بّینّ یّدّ یّکّ . در خدمت توایم ای سرور ما». امام حسین (ع) رو به آنان کرد و فرمودند:« بِشّهادّةِ اّبیکُمّا الکِفایّة: شهادت پدرتان بس است». اما آنان امتناع ورزیدند و گفتند: «نه به خدا ای عمو!»سپس از امام اجازه گرفته وبه میدان نبرد شتافتند و پس از او قاسم به شهادت رسید. علا مه سید محسن امین- تراجم نویس مشهور- عبدالله بن عباس(ع) را نیز در شمار شهیدان کربلا ذکر می نمایند. اما بنا به گزارش برخی دیگر از تاریخ نگاران، تنها محمد در کربلا به شهادت رسیده است در این زمینه نوشته اند: د رکربلا سه تن از فرزندان حضرت عباس(ع) با او حضور داشتند که د ربین آنها، حضرت عباس(ع)، محمد را از همه بیشتر دوست می داشت و او را از خود جدا نمی کرد. او نوجوانی پارسا و خدا برس بود و در میان ابروانش اثر سجده دیده می شد. وقتی حضرت عباس(ع) برادر بزرگوار خویش امام حسین(ع) را بی یاور دید،‌فرزند خود محمد را صدا زد و با دست خود، لباس جنگ بر تن او پوشاند و شمشیر به کمر او بست.سپس دست او را گرفته و نزد امام خویش رفت و خود از امام پیکار او را گرفت. محمد دست امام را بوسید و پس از خداحافظی با زنان خیمه، به میدان رفته و مبارز طلبید و پس از ساعتی نبرد، به شهادت رسید.

 

اعقاب و بازمانگان حضرت عباس علیه السلام

آنچه همگی تاریخ نگاران بدان تصریح کرده و اتفاق نظر دارند، این است که نسل حضرت عباس(ع) از طریق فرزند او عبیدالله گسترش یافته است. او در هنگام حرکت امام حسین(ع) از مدینه به سوی کربلا در سنین کودکی بود ولی بعدها مردی دانشمند و فرزانه در دین و از فرهیختگان دوره خود گردید. او با سه زن از زنان پاکدامن و فهیم مدینه به نام های رقیه دختر امام مجتبی(ع)، دختر معبد عبدالله تن عباس و دختر مسور بن مخزمه زبیری ازدواج نمود و صاحب دو فرزند به نام عبدالله و حسن شد که نسل او نیز از طریق حسن، گسترش یافت.

از این رو، باید حسن بن عبیدالله بن عباس(ع) را سرشاخه اصلی نوادگان حضرت عباس(ع) برشمرد. لذا به معرفی و بررسی زندگانی نوادگان حضرت عباس(ع) از نسل حسن بن عبیدالله بن عباس(ع) می پردازیم.

فرزندان حسن بن عبیدالله بن عباس علیه السلام

حسن بن عبیدالله 67 سال عمر نمودو صاحب پنج فرزند به نام های عباس، عبیدالله، ابراهیم، فضل و حمزه گردید. شاید این تیره از نسل حضرت عباس(ع) بلند آوازه ترین طایفه از تبار آن حضرت باشد که به شرح کوتاهی از سرگذشت آنان پرداخته می شود.

1- عباس بن الحسن

فردی شجاع و صریح بود به گونه ای که نوشته اند کسی از بنی هاشم در جرأت و صراحت لهجه مانند او وجود نداشت. وی در ایام خلافت هارون الرشید به بغداد آمد. هارون الرشید به خاطر فضل، ادب و شجاعت او همواره او را به کنیه می خواند.

او به اندازه ای شیوا شعر می سرود که او را برترین شاعر از فرزندان امام علی(ع) می دانستند. او ده فرزند داشت، که از جمله آنان عبدالله بن العباس است. مأمون پس از درگذشت او گفت: «بعد از تو ای فرزند عباس! همه مردم مساوی شدند (تو با دیگران تفاوت داشتی).» مأمون جناره او را پیاده تشییع نمود و شیخ بن شیخ خواندش.

محمد بن حمزه از دیگر نوادگان اوست که به جوانمردی و بخشش، مشهور بود و به نزدیکان خود بسیار رسیدگی نمود.نیکی او شامل حال همه می شد و بخششی گسترده داشت، در طبریّه اردن، اموال بسیار داشته و دارای اراضی زیادی بود. طغج بن جفّ فرغانی بر او حسادت کرد و سپاهی برای چپاول اموال او فرستاد. و ید رنتیجه این درگیری در باغ خود، در سال 287 ق. به قتل رسید و شاعران د رسوگ او قصیده ها گفتند. از این رو، به فرزندان و نوادگان او بنو الشّهید گفته می شود.

2-عبیدالله بن الحسن

درباره اش گفته اند: مردی به سان او پرهیبت و شکوه دیده نشده بود. وی امارت حرمین شریفین مکه و مدینه را بر عهده داشت و امر قضاوت در این دو شهر نیز بر عهده او بود. مأمون، او را در سال 204 ق. به سرپرستی امو رحجاج بیت الله الحرام منصوب کرد و در دوران مأمون نیز از دنیا رفت. به تازماندگان و نوادگان او که در سرزمین دمیاط بودند، بنی هارون و به دسته ای از آنان که در فسای امروزی بودند،‌بنی هدهد می گفتند. گروهی از احفاد و دودمان او نیز در یمن سکنا گزیدند. عبیدالله بن الحسن دارای 11 فرزند شد.از جمله آنان قاسم بن عبیدالله بود که پست جد خویش (امارت و قضاوت در حرمین شریفین) را عهده دار گردید. او از نزدیکان امام حسن عسکری(ع) هم بود.

3-ابراهیم بن الحسن

معروف به جردقة و در شمار پارسایان و ادیبان زمان خود بود. وی صاحب نوزده فرزند گردید و در سال 264 ق. درگذشت. از فرزندان او علی بن ابراهیم جردقه، فردی سخاوتمند و والا مقام بوده است. نوه او عبدالله بن علی به بغداد آمد و سپس به مصر رفت و در آن جا به بیان حدیث پرداخت و کتابی به نام جعفریة نگاشت که حاوی مطالب عالی در فقه شیعه بود. او در رجب سال 312 ق. وفات یافت.

4-فضل بن الحسن

او مردی دانشمند، سخنور، شجاع و مورد بزرگداشت خلفای وقت خود و معروف به ابن الهاشمیه بود. از او سه فرزند به نام های جعفر، عباس الاکبر و محمد به جای ماند که آنان نیز دارای جایگاهی ویژه نزد مردم بودند و هر یک، دارای فرزندانی بزرگوار چون خود بودند.از جمله آنان فضل بن محمد است که مردی سخن دان و شاعر بود که بازماندگان او د رقم و طبرستان پراکنده هستند. او اشعار زیادی در مدح دلاوری جد خود، حضرت عباس(ع) در کربلا سروده است.

5-حمزه بن الحسن

او بسیار شبیه به امام علی(ع) بود و در روزگار مأمون عباسی می زیست. از آن جا که عباسیان خود را از نوادگان عباس (عموی پیامبر صلی الله علیه و آله) می دانستند، این موضوع را در بسیاری مواقع، دستاویزی برای توجیه اعمال قرار می دادند. مأمون بدین منظور، نامه ای با دست خط خود برای حمزه نوشت و در ضمن آن بیان داشت: « به حمزه بن الحسن هزار در هم به جهت شباهت وافرش به امیر المؤمنان علی(ع) بخشیده شود». او با زینب از نوادگان عبدالله بن جعفر ازدواج نمود. مردم او را زینبی می خواندند؛ زیرا او با زینب(ع) دختر امیر مؤمنان(ع) نسبت داشت. از نوادگان حمزه بن الحسن می توان شاعری بلند آوازه به نام محمد بن علی را نام برد که در بصره می زیست و احادیثی را هم از امام رضا(ع) و رخی دیگر از امامان روایت کرده است.

از جمله بستگان حمزه بن الحسن، می توان به برادرزاده اش که هم نام اوست، اشاره کرد. هم اکنون مقبره او در شهر حلّه است و دارای گنبد و بارگاه با شکوهی می باشد.

نوشته اند: مدر امام زمان (عج) مدتی در خانه او مهمان بوده است. او را نیز از راویان احادیث آل محمد (ص) و فردی درستکار و محترم و مورد اطمینان ذکر کرده اند. از فرزندان او قاسم بن حمزه می باشد که از دانشمندان و فقیهان زمان خود بوده است. او مردی بسیار زیباروی و ثروتمندی بخشنده در یمن بوده کهثروت او به صد هزار دینار می رسیده است. او بسیار اهل بخشش به مردم بود.

دیگر نوادگان

حمزه بن قاسم

او از جمله نوادگان حضرت عباس(ع) می باشد که از مشایخ بزرگ و علمای بنام شیعه دردوره خود بوده است. حضرت عباس(ع) نیای پنجم او می باشد و نسب کامل او عبارت است از: ابویعلی حمزه بن قاسم بن علی بن حمزه بن الحسن بن عبیدالله بن عباس(ع).

درباره او نگاشته اند: ابویعلی از دانشمندان شیعه و بنام و برخاسته از خاندان وحی و درختی تناور در بوستان دانشمندان شیعی است. وی از راویان احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بوده و دانشمندان بسیاری، شاگردی او را به جای آورده اند و وی را فردی مورد اعتماد و بلند مرتبه د رنقل روایات معصومان علیهم السلام ذکر کرده اند.

از او کتاب های زیادی بر جای مانده است که عبارت می باشد از: التّوحید، الزّیارات و المناسک، ده محمد بن جعفر اسدی و ... او در دست نوشته های خود احادیث بسیاری را از امام صادق(ع) نقل نموده است.

او در قرن چهارم هجری می زیسته و مرقد شریفش در جنوب شهر حله، بین رود فرات و دجله و در دهکده ای به نام قریه حمزه قرار دارد. پیشتر در مورد محل دفن او اختلاف بوده و مردم می پنداشتند مرقد او متعلق به حمزه بن موسی کاظم(ع) است و با این پندار، او را زیارت می کرده اند اما داستان جالبی سبب بر طرف شدن این پندار می شود.

می گویند: عالمی ربانی و فقیهی بزرگ به نام سید مهدی قزوینی جهت تبلیغ معارف دینی به حله رفت. او گه گاه از کنارمرقد ابویعلی حمزه بن قاسم می گذشت اما به زیارت مرقد او نمی رفت. این موضوع، موجب کن رغبتی مردم آن منطقه نسبت به زیارت آن مرقد شریف گردید. روزی از او خواستند به زیارت مرقد برود، او د رپاسخ گفت به زیارت کسی که نمی شناسد، نمی رود.

روز بعد، او به دهکده مذکور رفت و در اواخر شب برای خواندن نماز شب برخاست. نزدیکی های طلوع آفتاب، سیدی از اهل همان روستا که مورد اعتماد آن عالم ربانی بود، نزدوی رفت و از او دلیل زیارت نکردن او را پرسید؛ ولی همان پاسخ پیشین را شنید.

آن سید علوی گفت:

«چه بسیار امور مشهوری هستند که اصلی ندارند، این مرقد متعلق به حمزه بن موسی کاظم(ع) نیست که به اشتباه این گونه می پندارند، بلکه این مرقد متعلق به ابویعلی حمزه بن قاسم از نوادگان حضرت عباس(ع) است که از علما اجازه حدیث داشته و دانشمندان رجال، او را بر وثاقت و پارسایی ستوده اند».

سید مهدی قزوینی گمان کرد که او این سخن را از علما شنیده و هرگز نمی پنداشت که او از کتاب های رجالی و روایی چیزی بداند. از این رو،‌ به آن سید علوی چندان توجهی نکرد.

سید علوی، خارج شد و سید مهدی قزوینی در سجاده خود به تعقیبات نماز مشغول گردید تا آفتاب دمید سپس به کتاب های رجالی که در دسترس داشت، مراجعه کرد و دید گفته آن سید علوی درست است. فردا در بین جمعیت، همان سید علوی را یافت. نزد او رفت و پرسید مطلبی را که دیشب پیش از سحر به او گفته، از کجا به دست آورده است؟ سید علوی انکار کرد که سحر، پیش او بوده و سوگند خورد که شب گذشته اصلاً در روستا نبوده و بیرون از روستا به سر می برده است و حتی ادعا کرد اصلاً سید مهدی قزوینی را نمی شناسد.

سید مهدی بی درنگ سوار مرکب خود شد و عازم زیارت مرقد ابویعلی گردید و به مردم گفت:

«اکنون بر من واجب شد که به زیارت او بشتابم. زیرا شک ندارم آن سید علوی که دیشب دیدم، امام زمان(عج) بوده است.»

از آن پس، مرقد او رونق بیشتری گرفت و مردم توجه بیشتری به زیارت او نشان دادند. سید مهدی قزوینی بعدها د رکتاب فلک النّجاه خود تصریح نمود که مرقد مذکور، متعلّق به ابویعلی حمزه بن قاسم از نوادگان حضرت عباس(ع) است.(ابوالفضل هادی منش / ماهنامه کوثر 2/10/1384)

--------------------------------------------------------------------------------

.ابوعبدالله المصعب بن عبدالله بن المصعب الزبیری، نسب قریش، دارالمعارف للطباعه و النشر، 1953 م، ج1، ص 79؛ المحبّر، ابو جعفر محمد بن حبیب البغدادی، بیروت، منشورات دار الافاق الجدیده؛ بی تا، ج 1، ص 44.

.عبدالرزاق المقرم، العباس(ع)، نجف، مطبعة الحیدریه، بی تا، ص 195.

.همان.

.السید عبدالمجید الحائری، ذخیرة الدارین، نجف، مطبعة المرتضویة، 1345 ق، ج 1، ص 145؛ وسیله الدارین، ص 278.

.بطل العلقمی، ج 3، ص 429.

http://www.ashoora.irporseman.org