ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مقدمه
یکی از اشکالاتی که همیشه وهابیها به شیعیان میگیرند و به خصوص در این روزها در شبکههای وهابی جار زده میشود، این است که چرا شما شیعیان در شب های قدر قرآنها را روی سر خود میگیرید و دعا میکنید؟ قرآن برای خواندن و عمل کردن است نه برای سر گرفتن و دعا خواندن.
مجریان یکی از همین شبکهها ادعا میکرد که شیعیان به این دلیل قرآن را روی سر میگیرند که مبادا متن قرآن به چشم آنها بخورد و موحد بشوند!!! .
در پاسخ میگوییم: تردیدی نیست که قرآن برای خواندن و عمل کردن است و شیعیان بیش از شما با قرآن آشنا هستند و به آیات قرآن عمل میکنند؛ اما چه کسی گفته است که قرآن روی سر گرفتن حرام است؟
آیا روایتی از رسول خدا صلی الله علیه وآله و ائمه اهل بیت علیهم السلام و یا یکی از اصحاب مبنی بر حرمت این عمل وجود دارد؟
نه تنها دلیلی بر حرمت نیست؛ بلکه علمای اهل سنت با سند صد در صد صحیح نقل کردهاند که امیرمؤمنان علیه السلام همین کار را انجام میداد.
ابو یوسف فسوی در کتاب المعرفة والتاریخ با سندی که تمام راویان آن از راویان بخاری و یا مسلم هستند مینویسد:
(1295)- [3 : 78] حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأُوَیْسِیُّ، ثنا إِبْرَاهِیمُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ شُعْبَةَ، عَنْ أَبِی عَوْنٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ الثَّقَفِیِّ، عَنْ أَبِی صَالِحٍ الْحَنَفِیِّ، قَالَ: رَأَیْتُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام أَخَذَ الْمُصْحَفَ فَوَضَعَهُ عَلَى رَأْسِهِ حَتَّى لَأَرَى وَرَقَهُ یَتَقَعْقَعُ، ثُمَّ قَالَ: " اللَّهُمَّ إِنَّهُمْ مَنَعُونِی أَنْ أَقُومَ فِی الْأُمَّةِ بِمَا فِیهِ، فَأَعْطِنِی ثَوَابَ مَا فِیهِ ... .
از ابو صالح حنفی نقل شده است که دیدم علی بن أبی طالب علیه السلام را که قرآن را میگرفت و بر سر میگذاشت؛ تا جائی که من صدای حرکت ورقهای آن را میشنیدم . سپس میفرمود: خدایا آنها مانع شدند که من در میان امت حکومت نمایم؛ پس خدایا ثواب آن را به من عطا فرما ...
الفسوی ، أبو یوسف یعقوب بن سفیان (متوفاى277هـ) ، المعرفة والتاریخ، ج 2، ص751، تحقیق: الدکتور أکرم ضیاء العمری ، ناشر: ناشر: مکتة الدار ـ المدینة المنورة ، الطبعة الأولی ، 1410هـ .
ابن کثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (متوفاى774هـ)، البدایة والنهایة، ج 7، ص610، ناشر: مکتبة المعارف – بیروت.
البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفاى279هـ)، أنساب الأشراف، ج1، ص 348، طبق برنامه الجامع الکبیر.
الذهبی الشافعی، شمس الدین ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاى 748 هـ)، سیر أعلام النبلاء، ج 3، ص 144، تحقیق : شعیب الأرناؤوط , محمد نعیم العرقسوسی ، ناشر : مؤسسة الرسالة - بیروت ، الطبعة : التاسعة ، 1413هـ .
از روات بخاری و سایر صحاح سته:
عبد العزیز بن عبد الله العامری الأویسی الفقیه عن مالک ونافع بن عمر وعنه البخاری وأبو زرعة ثقة مکثر خ د ت ق
الکاشف فی معرفة من له روایة فی الکتب الستة ، ج1 ص656، رقم: 3397
عبد العزیز بن عبد الله بن یحیى بن عمرو بن أویس بن سعد بن أبی سرح الأویسی أبو القاسم المدنی ثقة من کبار العاشرة خ د ت کن ق
تقریب التهذیب ج1 ص357 ، رقم: 4106
از روات بخاری، مسلم و سایر صحاح سته:
إبراهیم بن سعد بن إبراهیم بن عبد الرحمن بن عوف الزهری أبو إسحاق المدنی نزیل بغداد ثقة حجة تکلم فیه بلا قادح من الثامنة مات سنة خمس وثمانین ع
تقریب التهذیب ج1 ص89 ، رقم: 177
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=23554